سید ما مولای ما, دعا کن برای ما


عصر یک جمعه ی دلگیر،

 

دلم گفت بگویم بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیده است؟

 

چرا آب به گلدان نرسیده است؟ چرا لحظه ی باران نرسیده است؟

 

و هر کس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است،

 

به ایمان نرسیده است و غم عشق به پایان نرسیده است.

نظرات 2 + ارسال نظر
ناشناس پنج‌شنبه 4 تیر 1394 ساعت 15:20

وبلاگ زیبایی دارید چند تا شون رو خوندم جالب بود

مادر که نباشد نظم خانه بهم می خورد
باور نداری

علی : نجف
حسن: بقیع
حسین: کربلا
زینب: دمشق

السلام علیک ایتها الصدیقة الشهیدة

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد