عصر یک جمعه ی دلگیر،
دلم گفت بگویم بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیده است؟
چرا آب به گلدان نرسیده است؟ چرا لحظه ی باران نرسیده است؟
و هر کس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است،
به ایمان نرسیده است و غم عشق به پایان نرسیده است.
راه ظهورت را بسته ام...قبول!
اما؛
خدا را چه دیدی, شاید قرار است حر تو باشم.
جمعه ها ...
بیشتر از روزهای دیگر نگرانت می شوم ....
می ترسم دلت بگیرد ...
و کسی را نداشته باشی تا ...
غصه هایت را به جان بخرد ...!
می ترسم دلت بگیرد ...
و غم هایت تازه شود ...
جمعه ها ...
بیشتر از هر روز دیگر، نگرانت می شوم...
گاهی خدا برایت همه پنجره ها را می بندد و همه درها را قفل می کند...
زیباست اگر فکر کنی آن بیرون طوفانیست
و خدا دارد از تو مراقبت می کند...
این روزها، بوی فراموشی می آید و وضعیت زرد است
و کس نمی داند که عزت، چه بهایی داده است، که رهایی زاده است
خیلی نامــردیم راه را گم کــردیم آتش سرد شدیم از وفا طرد شدیم معدن درد شدیم
یادمان رفت که خرج تو و من گشته شهید
گـاهـی کـه چـادرم خـاکـی میشـود ...
از طعنــه هــای مــردم شـهــر ...
یاد چفیـه هـایی می افتـم ...
که برای چادری ماندنم ...
خــونـی شدند ...!
برای اینکه بتوانیم دل را از علاقه به خدا پر کنیم، اول باید دل را از علاقه به خیلی چیزها خالی کنیم.
دل کندن از دنیا سخت است ولی پس از آن دل بستن به خدا خیلی آسان است.
تا دل بریدن از دنیا را شروع میکنی خدا هم دلبری را آغاز میکند ...
اخیرا استعمارگران و استبداد غرب گرا, با راه اندازی شبکه های اجتماعی گوناگون سعی در وارد ساختن هجمه های سنگین تهاجمات فرهنگی خویش, به خصوص برپیکره کشورهای اسلامی دارند.
شبکه های اجتماعی نظیر واتس اَپ, وایبر, تانگو, بی تاک, وی چت, لاین و … تلاش میکنند تا با تأثیر بر ایدئولوژی افراد جامعه مورد هدف, به مرور زمان جهان بینی آنان را نیز مورد حمله قرار داده و با جایگزین کردن فرهنگ غربی وضد دینی ,فرهنگ غنی ایشان را درتزلزل وسقوط محض جای دهند.
شاید نوشتن در این باب مقالات و کتب قطوری را خواستار است که در این مقال نگنجد. این حقیر از باب وظیفه و بعنوان یک تکلیف دینی وشرعی برخویش فرض واجب دانستم تا برخی آسیب های اجتماعی که حاصل از مشارکت در سایتها وشبکه های به وجود آمده است را متذکر گردم تا خانواده های عزیز و اصیل و هموطنان گرامی بیش از پیش مواظب این پدیده نوظهور و شوم اجتماعی برای خویش و فرزندان خویش باشند.
امروز صدای آهنگهای لس آنجلسی آنقدر بلندست که فریادهای
«حاج مهدی باکری» بگوش نمی رسد!!!
امروزه همه «حاج ابراهیم همت» را با اتوبان همت می شناسند!!!
امروز نام شهیدان را برای اینکه بچه هاخشونت طلب بار نیایند
از کوچه ها برداشته و نام نگین و جاوید می گذارند!
امروز ستارگان هالیوود آنقدر زیادند که دیگر کسی ستارگان
درخشان کربلای ایران را نمی بیند!!
امروز همه به دنبال کسب نام هستند و گمنامی فقط برای
شهدا به ارث رسیده است!!!
امروز جانبازان موجی را از اجتماع دور نگه می دارند تا آسیبی
به افکار عمومی نرسانند!!!
امروز کسی نمیداند، مهدی باکری در وصیت نامه خود از خدا خواسته بود:
جسدش برنگردد و تکه ای از زمین را اشغال نکند!!!
امروز کسی نمیداند، شب عملیات خیبر حاج مهدی باکری،
برادرش حمید باکری را جا گذاشت و رفت!!!
امروز کسی نمی داند مهدی زین الدین، رتبه چهار کنکور سراسری را داشت!!
امروز کسی نمی داند تکه های پیکر شهیدی را درون گونی
برای خانواده اش فرستاده بودند!!!
امروز مانتو ها روز به روز تنگ تر و کوتاه تر می شود!!!
امروز قرن 21 است!!!
مولای من
دغدغه مـــن این نیست که
روزانه
ماهانه
وبلاگم چه تعــــداد بازدید کننده داشته باشـــــد
ذغدغه من این است که
آیـــــــــا مولا جان .............
سالانه یکبار بــه وبلاگم می آیی؟؟؟؟؟
ای اهلِ عزا شام غریبانِ حسین است
آن پیرهنِ کهنه که گلگون شده از خون
دانی که چرا اهلِ حرم دل نگرانند
این ناله برای لبِ عطشان حسین است
شهـــــــدا شــــــــــــــرمنده ایم ..............
با حجابت پاسدار گوهر جان باش حرمت خون شهیدان را نگهبان باش
از حجابت گرم و جوشان جبهه جنگ است پوشش تو، با جهاد و جبهه همسنگ است
معنی آیات خون را هیچ مــی دانی؟ پیک خونین وصیت نامه میخوانـی؟
سنگر رزمندگان گلگون و خون رنگ است پشت کردن بر پیام سرخ خون، ننگ است
زمزم عفت زبان ومحتوا دامان تو جوشان عهد ومیثاق شهیدان را مبر ازیادگیرنده ها
قبله، خونین است و از پاکی وضوی ماست خواهرم؛ بیـــــداری تو آرزوی ماست