حفظ چـــادر انقلاب زینب است


چند گاهی ست ...
چند گاهی ست وقتی می گویم:
«اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن»
«صلواتک علیه و علی آبائه»
«فی هذه الساعة»
«و فی کل الساعة»
«ولیا و حافظا»
«و قائدا و ناصرا»
«و دلیلا و عینا»
«حتی تسکنه أرضک طوعا»
«و تمتعه فیها طویلا»
مردم ما چادر را انتخاب کرده اند. البته ما هیچ وقت نگفتیم که «حتماً چادر باشد و غیر چادر نباشد.» گفتیم که «چادر بهتر از حجابهاى دیگر است.» ولى زنان ما می خواهند حجاب خودشان را حفظ کنند. چادر را هم دوست دارند. چادر، لباس ملى ماست. چادر، پیش از آنکه یک حجاب اسلامى باشد، یک حجاب ایرانى است. مال مردم ما و لباس ملى ماست
در روز حساب تمام این سایت ها ...
تمام کلیک ها ... یاهو مسنجر ... آدی ها ...
یا عَلىُّ اَلعَقلَ مَا اکتُسِبَت بِهِ الجَنَّةُ وَطُلِبَ بِهِ رِضَى الرَّحمنِ؛
ای على! عقل چیزى است که با آن بهشت و خشنودى خداوند رحمان به دست می آید.
کنزالعمال، ج13، ص151، ح36472
اَلصَّلاةُ
مِن شَرائِعِ الدّینِ وَ فیها مَرضاةُ الرَّبِّ عَزَّوَجَلَّ وَ هِىَ
مِنهاجُ النبیاءِ وَ لِلمُصَلّى حُبُّ المَلائِکَةِ وَ هُدىً و ایمانٌ وَ
نورُ المَعرفَةِ وَ بَرَکَةٌ فِى الرِّزقِ؛
نماز،
از آیینهاى دین است و رضاى پروردگار، در آن است. و آن راه پیامبران است.
براى نمازگزار، محبت فرشتگان، هدایت، ایمان، نور معرفت و برکت در
روزى است.
خصال، ص 522، ح 11
صَلاةُ
اللّیلِ مَرضاةٌ لِلرَّبِّ وَ حُبُّ المَلائِکَةِ وَ سُنَّةُ النبیاءِ وَ
نورُ المَعرفَةِ وَ اَصلُ الیمانِ وَ راحَةُ البدانِ وَ کَراهیَةٌ
لِلشَّیطانِ وَ سِلاحٌ عَلَى العداءِ وَ اِجابَةٌ لِلدُّعاءِ وَ قَبولُ
العمالِ وَ بَرَکَةٌ فِى الرِّزقِ؛
نماز شب، موجب رضایت پروردگار، دوستى فرشتگان، سنت پیامبران، نور معرفت، ریشه ایمان، آسایش بدنها، مایه ناراحتى شیطان، سلاحى بر ضدّ دشمنان، مایه اجابت دعا، قبولى اعمال و برکت در روزى است.
ارشاد القلوب، ج 1، ص 191
أنَا الضّامِنُ لِمَن لَم یَهجُس فى قَلبِهِ إِلاَّ الرِّضا أَن یَدعُوَ اللّهَ فَیُستَجابَ لَهُ؛
کسى که در دلش هوایى جز خشنودى خدا خطور نکند، من ضمانت میکنم که خداوند دعایش را مستجاب کند.
کافى، ج2، ص62، ح11
مَن رَضى عن الله تعالى بالقَلیل مِن الرّزق رضَى الله منه بالقَلیل مِنَ العَمل؛
هر کـس به رزق و روزى کم از خدا راضى باشد، خداوند از عمل کم او راضى خواهد بود.
بحـارالانـوار، ج 78، ص 357
لاأفلَحَ قـَومٌ اشتَـروا مَـرضـاتِ المَخلـُوق بسَخَطِ الخـالِق؛
رستگـار نمی شوند مـردمـى که خشنـودى مخلـوق را در مقـابل غضب خـالق خریدنـد.
تاریخ طبرى، ص 1، ص 239
مَن طَلَبَ رِضَی الناسِ بِسَخَطَ اللهِ وَ کَّلَهُ اللهُ إلی الناسِ؛
کسی که برای جلب رضایت و خوشنودی مرد ، موجب خشم و غضب خداوند شود ، خداوند او را به مردم وا می گذار .
بحارالانوار، ج78، ص126
مِن سَعادَةِ ابنِ آدَمَ اسْتِخارَةُ اللّهِ و رِضاهُ بِما قَضَى اللّهُ و مِن شِقْوَةِ ابن آدَمَ تَرکُهُ اسْتِخارَةَ اللّهِ و سَخَطُهُ بِما قَضَى اللّهُ؛
از خوشبختى انسان درخواست خیر از خداوند و خشنودى به خواست اوست و از بدبختى انسان است که از خدا درخواست خیر نکند و به خواست او ناخشنود باشد.
تحف العقول، ص 55
مَنِ الْتَمَسَ رِضَى اللّهِ بِسَخَطِ النّاسِ رَضىَ اللّهُ عَنْهُ وَ اَرْضى عَنْهُ النّاسَ وَ مَنِ الْتَمَسَ رِضَى النّاسِ بِسَخَطِ اللّهِ سَخِطَ اللّهُ عَلَیْهِ وَ اَسْخَطَ عَلَیْهِ النّاسَ؛
هر کس رضاى خدا به خشم مردم جوید، خداوند از او خشنود شود و مردم را از او خشنود کند و هر کس رضاى مردم را به خشم خدا جوید، خداوند بر او خشم گیرد و مردم را از او خشمگین کند.
غررالحکم، ح 9076
قالَ اللَّهُ تبارکَ وتعالى: ما تَحبَّبَ إلیَّ عبدی بأحَبَّ مِمّا افْتَرَضتُ علَیهِ؛
خداوند میفرماید: بنده من با هیچ کارى پسندیده تر از انجام آن چه که بر او فرض کردم، محبوب من نمی شود.
الکافی: ج 2، ص 82، ح 5 (میزان الحکمة: ج 1، ص 503)
میتونین بگین حستون نسبت به این عکس چیه؟
اصلاً میتونین تصور کنین این شهید لحظه شهادتش چی کشید؟
نمیشه ...
نمیتونیم تصور کنیم ...حتی یه لحظه
فقط یه کم به خودمون بیایم ...
و ببینیم کجا داریم زندگی میکنیم ...
همین ...
در شأن والای حضرت زهرا (س) فرموده اند: «شخصیت زهرای اطهر (س) در ابعاد سیاسی، اجتماعی و جهادی، شخصیت ممتاز و برجستهای است، به طوری که همه زنان مبارز و انقلابی و برجسته سیاسی عالم، میتوانند از زندگی کوتاه و پر مغز او درس بگیرند.»
از شخصیت فاطمه
سخن گفتن بسیار دشوار است. فاطمه یک زن بود، آنچنان که اسلام میخواهد که
زن باشد. تصویر سیمای او را پیامبر، خود رسم کرده بود و او را در کوره های
سختی و فقر و مبارزه و آموزش های عمیق و شگفت انسانی خویش پرورده و ناب
ساخته بود.
وی در همه ابعاد گوناگون (زن بودن) نمونه شده بود .....
صبح زود همین که از خانه بیرون زد گفت:
مسابقه می دیم از الان تا شب
در همین وقت، چشمش به دختری که از سر کوچه می آمد افتاد
نگاهش را کج کرد و به شیطان گفت:
فعلاً یک هیچ ـ به نفع من
و باز هم همان جمله قدیمی ...
به راه آییم تا از راه بیاید!
مثل هر بار برای تو نوشتم:
اللهم عجّل لولیک الفرج
یک عمر به خدا دروغ گفتم و خدا هیچ گاه به خاطر دروغ هایم مرا تنبیه نکرد.
می توانست، اما رسوایم نساخت و مرا مورد قضاوت قرار نداد.
هر آن چه گفتم باور کرد و هر بهانه ای آوردم پذیرفت.
هر چه خواستم عطا کرد و هرگاه خواندمش حاضر شد.
اما من هرگز حرف خدا را باور نکردم! وعده هایش را شنیدم اما نپذیرفتم.
چشم هایم را بستم تا خدا را نبینم و گوش هایم را نیز، تا صدای خدا را نشنوم.
من از خدا گریختم بی خبر از آن که خدا با من و در من بود.
امام حسن عسکری (علیه السّلام): ابتدا
نماز صبح بخوانم
هنگامی امام حسن عسکری (علیه السّلام) در بستر بیماری بود
و آخرین لحظات عمر شریفش را سپری می کرد مقداری دارو جوشانده خدمت حضرت آوردند تا میل کند. فرمود:
((وقت نماز صبح است.
اول مقداری آب بیاورید تا وضو بگیرم و نماز بخوانم.)) آب آوردند
و امام وضو گرفت و نماز صبح را بجا آورد و لحظاتی
بعد روح مقدسش به عالم بقا پرواز کرد. (منتهی الامال/ ج۲/ ص۴۱۲)
رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم):
هنگامی که آفتاب طلوع می کند کافران و آفتاب پرستان
در برابر آن به سجده می افتند و خداوند نماز صبح را بر امت
من واجب فرموده تا پیش از آنکه کافران، آفتاب و
شیطان را سجده کنند امتم در برابر خداوند متعال سجده کنند.
(تفسیر ابوالفتوح رازی/ ج۱/ ص۱۶۱)